تسنیم

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اشعار زینبی

08 آبان 1395 توسط آمنه عرب اسدي

 

 

تار و پود همه افلاک، نخ معجر توست

گفتم از کوه بگویم، قدمم می‌لرزد

از تو دم می‌زنم اما قلمم می‌لرزد

هیبت نام تو یک عمر تکانم داده است

رسم مردانگی‌ات راه نشانم داده است

پی نبردیم به یکتایی نامت زینب

کار ما نیست شناسایی نامت زینب

من در ادراک شکوه تو سرم می‌سوزد

جبرئیلم، همۀ بال و پرم می‌سوزد

من در اعماق خیالم … چه بگویم از تو

من در این مرحله لالم، چه بگویم از تو

چه بگویم؟ به خدا از تو سرودن سخت است

هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است

چه بگویم که خداوند روایتگر توست

تار و پود همه افلاک، نخ معجر توست

روبروی تو که قرآن خدا وا می‌شد

لب آیات به تفسیر شما وا می‌شد

آمدی تا که فقط زینت مولا باشی

تا پس از فاطمه، صدیقۀ صغری باشی

آمدی شمس و قمر پیش تو سو سو بزنند

تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند

چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد

باز تکرار همان سورۀ «اعطینا» شد

عشق عالم به تو از بوسه مکرر می‌گفت

به گمانم به تو آرام پیمبر می گفت:

بی تو دنیای من از شور و شرر خالی بود

جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود

سید حمیدرضا برقعی

 نظر دهید »

کلیدواژه ها: حضرت زینب سلام الله علیها

موضوعات: محافظین حریم زینبی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

تسنیم

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • محافظین حریم زینبی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس